گروه مهندسی منابع طبیعی جنگلداری نود

ساخت وبلاگ
راز دل را به چشــمانـــت نگـــوچـــون میـــگرید ورســوایت میکــندو این را بدان :گیرم که باخته ام !!! اما کسی جرات ندارد به من دست بزندیا از صفحه بازی بیرونم بیندازد،شوخی نیستمن شاه شطرنجم...تخریب می کنم آنچه را که نمی توانم باب میلم بسازم...آرزو طلب نمیكنم، آرزو میسازم...لزومی ندارد من همانی باشم که تو فکر می کنی ،من همانی ام که حتی فکرشرا هم نمی توانی بکنی ...لبخند می زنم و او فکر میکند بازی را برده ،هرگز نمی فهمد با هر کسی رقابت نمی کنم...زانو نمی زنم،حتی اگر سقف آسمان ، کوتاهتر از قد من باشد !زانو نمیزنم،حتی اگر تمام مردم دنیا روی زانوهایشان راه بروند !من زانو نمیزنم... گروه مهندسی منابع طبیعی جنگلداری نود...
ما را در سایت گروه مهندسی منابع طبیعی جنگلداری نود دنبال می کنید

برچسب : دلتان,روشن, نویسنده : jungle90skuo بازدید : 220 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:32

    تو هیچ وقت نمی فهمی که آوار چیهدل بی گناه لب دار چیهتو هیچ وقت نمی فهمی شکستدل مادری که دو شب چشم نبست دل مادری که دو شب چشم نبست دو شب رفته و غم هنوز با منهیکی زیر آوار دلش روشنهدلش روشنه هستی پیشش خداتو رو دیده زیر همین آهنا یکی دیگه سنگا رو پس میزنهامیدش به اینه بینه تو روتو رحمی کن و دستشو ول کنخدایی تو هم از کنارش نرو خدایی کن و از کنارش نروخدا جون تو هم از کنارش نرو یکی واسه چشما قفس میکشهیکی زیر آوار نفس میکشهیکی چشم به راهه که بابا بشهیه دختر نمیدونه بابا چشه یه دختر نمیدونه بابا چشهیه دختر نمیدونه بابا چشه هوا سرده بارون به شهرم زدهیه مادر دلش واسه بچه ش لک زدهیه رحمی کن و از کنا گروه مهندسی منابع طبیعی جنگلداری نود...
ما را در سایت گروه مهندسی منابع طبیعی جنگلداری نود دنبال می کنید

برچسب : تسلیت, نویسنده : jungle90skuo بازدید : 174 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:32

به نظر من بهترین تبریک سال نو رو ویکتور هوگو گفته: اول از همه برايت آرزومندم كه عاشق شوي، و اگر هستي،كسي هم به تو عشق بورزد، و اگر اينگونه نيست،تنهائيت كوتاه باشد، و پس از تنهائيت ،نفرت از كسي نيابي. آرزومندم كه اينگونه پيش نيايد، اما اگر پيش آمد، بداني چگونه به دور از نااميدي زندگي كني. برايت همچنان آرزو دارم دوستاني داشته باشي ، ازجمله دوستان بد و ناپايدار، برخي نادوست، و برخي دوستدار كه دست كم يكي در ميانشان بي ترديد مورد اعتمادت باشد. وچون زندگي بدين گونه است، برايت آرزو مندم كه دشمن نيز داشته باشي ، نه كم و نه زياد ، درست به اندازه ، تا گاهي باورهايت را مورد پرسش قرار دهد ، كه دست كم يكي گروه مهندسی منابع طبیعی جنگلداری نود...
ما را در سایت گروه مهندسی منابع طبیعی جنگلداری نود دنبال می کنید

برچسب : عیدتان,مبارک, نویسنده : jungle90skuo بازدید : 179 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:32

راز دل را به چشــمانـــت نگـــوچـــون میـــگرید ورســوایت میکــندو این را بدان :گیرم که باخته ام !!! اما کسی جرات ندارد به من دست بزندیا از صفحه بازی بیرونم بیندازد،شوخی نیستمن شاه شطرنجم...تخریب می کنم آنچه را که نمی توانم باب میلم بسازم...آرزو طلب نمیكنم، آرزو میسازم...لزومی ندارد من همانی باشم که تو فکر می کنی ،من همانی ام که حتی فکرشرا هم نمی توانی بکنی ...لبخند می زنم و او فکر میکند بازی را برده ،هرگز نمی فهمد با هر کسی رقابت نمی کنم...زانو نمی زنم،حتی اگر سقف آسمان ، کوتاهتر از قد من باشد !زانو نمیزنم،حتی اگر تمام مردم دنیا روی زانوهایشان راه بروند !من زانو نمیزنم... گروه مهندسی منابع طبیعی جنگلداری نود...
ما را در سایت گروه مهندسی منابع طبیعی جنگلداری نود دنبال می کنید

برچسب : قهرمانی,پرسپولیس,مبارک, نویسنده : jungle90skuo بازدید : 158 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:32

معلم مدرسه‌ای با اینکه ﺯﯾﺒﺎ ﻭ ﺍﺧﻼﻕ خوبی داشت هنوز ازدواج نکرده بود. ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍﻧﺶ ﮐﻨﺠﮑﺎﻭ ﺷﺪند ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ: «ﭼﺮﺍ ﺑﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﭼﻨﯿﻦ ﺟﻤﺎﻝ ﻭ ﺍﺧﻼﻗﯽ خوبی ﻫﺴﺘﯽ ﻫﻨﻮﺯ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻧﮑﺮﺩﻩﺍﯼ؟»معلم گفت: «ﯾﮏ ﺯﻧﯽ ﺑﻮﺩﮐﻪ ﺩﺍﺭﺍﯼ ﭘﻨﺞ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﻮﺩ. ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺁﻥ ﺯﻥ ﺭﺍ ﺗﻬﺪﯾﺪ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺍﮔﺮ یک بار ﺩﯾﮕﺮ ﺩﺧﺘﺮ به دنیا بیاورد ﺁﻥ ﺭﺍ ﺳﺮ ﺭﺍﻩ خواهد ﮔﺬﺍﺷﺖ ﯾﺎ به هر ﻧﺤﻮﯼ شده ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﯽﺍﻧﺪﺍﺯد. ﺧﻮﺍﺳﺖ خداوند ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﺁﻥ ﺯﻥ ﺩﺧﺘﺮﯼ به دنیا آورد. ﭘﺪﺭﺵ ﺁﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻫﺮ ﺷﺐ كنار میدان شهر ﺭﻫﺎ می‌کرد. ﺻﺒﺢ ﮐﻪ می‌آمد، ﻣﯽﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ طفل ﺭﺍ نبرده ﺍﺳﺖ. ﺗﺎ ﻫﻔﺖ ﺭﻭﺯ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺑﺮای ﺁﻥ ﻃﻔﻞ دعا می‌کرد ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ می‌سپرد گروه مهندسی منابع طبیعی جنگلداری نود...
ما را در سایت گروه مهندسی منابع طبیعی جنگلداری نود دنبال می کنید

برچسب : حکمت,خداوندی, نویسنده : jungle90skuo بازدید : 157 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:32

باران که شدى مپرس ، این خانه‌ی‌ کیستسقف حرم و مسجد و میخانه‌ یکیست باران که شدى، پیاله‌ها را نشمارجام و قدح و کاسه و پیمانه‌ یکیست باران! تو که از پیش خدا مى‌آییتوضیح بده عاقل و فرزانه یکیست بر درگه او چونکه بیفتند به خاکشیر و شتر و پلنگ و پروانه یکیست با سوره ى دل ، اگر خدارا خواندىحمد و فلق و نعره‌ى مستانه یکیست این بى‌خردان، خویش، خدا مى‌داننداینجا سند و قصه و افسانه یکیست از قدرت حق ، هرچه گرفتند به کاردر خلقت حق، رستم و موریانه یکیست گر درک کنى خودت خدا را بینىدرکش نکنى , کعبه و بتخانه یکیست برچسب‌ها: زین العابدین لایقی, باران, خدا, ورودی جنگلداری 90 شهرکرد, ارشد جنگلداری 94 شهرکرد گروه مهندسی منابع طبیعی جنگلداری نود...
ما را در سایت گروه مهندسی منابع طبیعی جنگلداری نود دنبال می کنید

برچسب : باران, نویسنده : jungle90skuo بازدید : 129 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:32

در یکی از شهرهای ایتالیا جوانی بود به نام آلفردو . آلفردو دکه کوچکی داشت که در آن عرق سگی میفروخت. او هر بطری عرق سگی را به قیمت دو لیره میفروخت. هزینه تولید عرق سگی چیزی حدود 1.8 لیره بود. برای همین آلفردو در ازای فروش هر بطری عرق سگی چیزی حدود 0.2 لیره سود میبرد. او در روز 200 بطری عرق میفروخت و لذا درآمدش روزانه 40 لیره بود و با این 40 لیره با مادرش به دشواری زندگی میگذرانید.روزی از روزها دولت بنیتو موسولینی قانونی امضا کرد که در آن خرید و فروش عرق سگی ممنوع اعلام میشد. اینگونه بود که فردای آن روز ماموران پلیس به مغازه او هجوم آوردند و مغازه او را پلمپ کردند.آلفردو بیچاره تنها و سرگردان به گروه مهندسی منابع طبیعی جنگلداری نود...
ما را در سایت گروه مهندسی منابع طبیعی جنگلداری نود دنبال می کنید

برچسب : قانون,اضافی, نویسنده : jungle90skuo بازدید : 154 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1396 ساعت: 13:32